افول امریکا در غرب آسیا؛ علل و پیامدها/(7)/ افول هژمونی امریکا در غرب آسیا و تضعیف رژیم صهیونیستی
در قسمت هفتم از مجموعه برنامه افول آمریکا در غرب آسیا، افول هژمونی امریکا در غرب آسیا و تضعیف رژیم صهیونیستی، مورد بررسی قرار می گیرد.
حمایتهای سیاسی، نظامی و اقتصادی ایالات متحده از رژیم صهیونیستی بر کسی پوشیده نیست. از زمان شکل گیری رژیم صهیونیستی تا کنون همواره این رژیم تروریستی مورد حمایت ایالات متحده بوده است. بن گورین از بنیانگذاران رژیم صهونیستی در اظهار نظری قدرت لابی یهودیان در آمریکا را برابر با «نعمت خدادای نفت به کشورهای مسلمان» میدانست. این سخنان بنگوریون بهرغم اینکه تا حدودی با چاشنی مزاح آمیخته شده اما رگههای مهمی از واقعیت نیز در درون خود دارد. از سال ۱۹۷۳ میلادی و بحران ناشی از تحریم نفتی یکجانبه کشورهای عربی علیه غرب که به رهبری ملک فیصل پادشاه وقت سعودی انجام شد، حمایت همهجانبه آمریکا از رژیم صهیونیستی مهمترین عامل ادامه حضور خصمانه این رژیم در غرب آسیا بوده است.
در دهه ۸۰ میلادی و همزمان با ریاست جمهوری رونالد ریگان در آمریکا، حمایت از رژیم صهیونیستی، شکل جدیدی در آمریکا به خود گرفت، بهگونهای که در زمان بحران همهجانبه اقتصادی رژیم صهیونیستی در این دهه، ۱۰ میلیارد دلار کمک بلاعوض آمریکا به رژیم صهیونیستی توانست اقتصاد آن را از فروپاشی نجات دهد.
در دهه ۹۰ میلادی نیز بسیاری از جنبههای حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی با حمایت سناتورهای هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات تبدیل به قانون شد تا چرخش دولتها نیز نتواند تغییری در آن به وجود آورد. به عنوان مثال، تضمین برتری تسلیحاتی رژیم صهیونیستی در منطقه، تبدیل به یک تکلیلف قانونی برای دولت آمریکا شد تا فروش هرگونه سلاحی به هر یک از کشورهای عربی، صرفاً با در نظر گرفتن این واقعیت انجام شود که برتری تسلیحاتی رژیم صهیونیستی از نظر کیفی نباید دچار مشکل نشود.
علاوه بر آنچه گفته شد، کمکهای نظامی آمریکا به رژیم صهیونیستی، یک سنت در تصویب بودجه نظامی سالیانه این کشور تبدیل شده است. در سازمانهای بینالمللی به خصوص شورای امنیت نیز حمایت های آمریکا بویژه استفاده از وتو، پشتیبان تجاوزات و جنایات بین المللی روزمره این رژیم است. بطوریکه دهها قطعنامه علیه رژیم صهیونیستی در شورای امنیت توسط امریکا وتو شده است.
با این حال افکار عمومی ایالات متحده، برخی از سیاستمداران و جنبشهای سیاسی این کشور، مخالف حمایت ایالات متحده از رژیم صهیونیستی از جیب مالیات دهندگان امریکایی هستند. بویژه با تشدید قراین افول امریکا در اقصی نقاط جهان، افزایش بودجه نظامی امریکا و تشدید بحران اقتصادی بویژه فاجعه انباشت بدهی، این سوال را برای مردم امریکا مطرح است که چرا دولت هایشان، بخشی از منافع مادی و غیرمادی این کشور را برای حمایت از یک رژیم آپارتایدی هزینه می کنند؟ افزایش هواداران جنبش تحریم اسرائیل موسوم به بی دی اس در امریکا، نشان می دهد که انزجار از رژیم صهیونیستی در افکار عمومی امریکا نیز در حال افزایش است.
درحال حاضر افکار عمومی ایالات متحده دیگر مانند گذشته از حمایتهای ایالات متحده نسبت به جنایات رژیم صهیونیستی در برابر فلسطینیها حمایت نمیکنند. زمانی که کتاب جان مرشایمر و استفان والت درباره نقش لابی رژیم صهیونیستی در سیاست خارجی آمریکا منتشر شد، کمتر کسی بود که از قدرت این تشکل سیاسی، احساس حیرت نکند. اگرچه در گذشته نیز تصویری مبهم از نحوه اِعمال این حمایت وجود داشت اما این کتاب تصویری واضح، از اتحاد کانونهای مالی و صنعتی، مسیحیان انجیلی و همچنین لابی رژیم صهیونیستی موسوم به آیپک با پیوند به دهها حامی در طبقات مختلف شامل دانشگاهیان، وکلا و سیاستمداران را نشان داد که هرگونه جهتگیری علیه رژیم صهیونیستی در ساختارهای امریکا را خنثی میکنند.
تاکنون نیز آیپک یا همان لابی صهیونیسم، فعالیت هایش در حمایت از جنایات رژیم صهیونیستی را در آمریکا با قدرت انجام داده و هرگونه سرپیچی از این گروه، با تبعات فراوانی روبروست، اما به نظر میرسد که این قدرت، در بین نخبگان و حتی مردم عادی بخصوص نسل جوان آمریکایی، با نزول روبرو شده است. نظر سنجیها حاکی از آن است که میزان حمایت طبقات مختلف جامعه امریکا از رژیم صهیونیستی کاهش یافته است. در مقالهای که از یکی از پژوهشگران مرکز «بلفر» در هاروارد در جولای سال ۲۰۱۷ میلادی منتشر شده، به این نکته اذعان داشته که همدردی جوانان آمریکایی با مردم فلسطین، بیشتر شده است. بر این اساس، حتی جوانان یهودی آمریکایی، بر خلاف نسلهای گذشته، دیگر تمایلی به حمایت از رژیم صهیونیستی ندارند.
جدیترین نشانه کاهش حمایت جوانان امریکایی از رژیم صهیونیستی، شکست طرح «شلدون آدلسون» میلیاردر آمریکایی برای ترغیب جوانان یهودی آمریکایی برای مهاجرت به فلسطین اشغالی بود. تمام هزینه این پروژه نیز مستقیماً از جیب آدلسون تأمین مالی میشد؛ البته نشانههای چنین تغییری از مدتها پیش قابل مشاهده بود. به عنوان مثال، بر اساس نظرسنجی مؤسسه گالوپ، در عملیات رژیم صهیونیستی موسوم به «سرب گداخته» در سال ۲۰۱۴ میلادی، بیش از نیمی از جوانان آمریکایی، با کشتار فلسطینیها و حملات بیوقفه به غزه مخالف بودند. شاید برخی از تغییراتی که در صحنه سیاست داخلی و خارجی آمریکا در خصوص فلسطین مشاهده میشود ناشی از ورود این نسل جوان به عرصه سیاسی آمریکاست. اتفاقی که بسیاری در تل آویو از آن در هراس هستند و به دنبال راهبردی برای فرار از آنند. «داوید بروگ» رئیس بخش امور راهبردی سازمان موسوم به «مسیحیان متحد برای حمایت از رژیم صهونیستی» در خصوص گرایش جوانان امریکایی به مردم مظلوم فلسطین، به نشریه لوموند دیپلماتیک میگوید: « شکاف بین ما که رژیم اسرائیل را دوست داریم با نسل جدید نگرانکننده است. در بین جوانان متولد پس از سال ۲۰۰۰ و دانشجویان به نقطهای میرسیم که اکثریت، بیشتر طرفدار فلسطینیهاست».
در یکی از جدیدترین نظرسنجی هایی که توسط موسسه گالوپ در بین مردم ایالات متحده انجام شده است؛ میزان حمایت و همدردی مردم ایالات متحده در سالهای بین 2001 تا 2021 میلادی از فلسطین و رژیم صهیونیستی سوال شده است. نکته جالب توجه این است که این میزان حمایت و همدردی نسبت به فلسطین از 16 درصد در سال 2001 به 25 درصد در سال 2021 رسیده است. هرچه قدر میزان حمایت و همدردی مردم نسبت به ملت مظلوم فلسطین افزایش یابد؛ قدرت نرم ایالات متحده در زمینه حمایت از رژیم صهیونیستی نیز کاهش مییابد. چون یکی از منابع قدرت نرم، همراهی و منافع مشترک بین دولت-ملت میباشد. وقتی که افکار عمومی از اقدامات سیاست خارجی دولت خود ناراضی باشد، آن دولت در ادامه سیاست خارجی خود دچار مشکل خواهد شد. چون قدرت نرم خود را که یکی از متغیرهای اصلی هژمونی ایالات متحده میباشد را از دست خواهد داد.
بسیاری از کارشناسان بر این باورند که یکی از دلایل افزایش انزجار از امریکا بویژه در غرب آسیا و تشدید فرآیند افول واشنگتن بویژه از منظر قدرت نرم، حمایت های یکجانبه کاخ سفید از رژیم صهیونیستی می باشد.
علاوه بر این موضوع فوکویاما در کتاب خود به نام " هویت: تقاضای کرامت و سیاست نفرت" کاملاً به این موضوع میپردازد که منابع ضعف و افول امریکا، بیشتر داخلی هستند تا بین المللی. از نظر این نویسنده، اگر ایالات متحده میخواهد یک قدرت بزرگ باقی بماند احتیاج به رفع مشکلات داخلی دارد تا خارجی. چالش بسیار بزرگتر برای وضعیت جهانی امریکا، داخلی است. جامعه امریکا عمیقاً دو قطبی شده و تقریباً در مورد هیچ چیز به اجماع نرسیده است. در خصوص مساله فلسطین و رژیم صهیونیستی نیز این شکاف در جامعه امریکا در حال عمیقتر شدن است.
آمریکا به دلایل اقتصادی، نظامی، امنیتی، سیاسی مانند گذشته نمی تواند از رژیم صهیونیستی حمایت کند، اگرچه صهیونیست ها چشم بر فرایند افول امریکا بسته اند و هنوز از آمریکا انتظار ابرقدرتی را دارند که بدون توجه به واقعیت ها بطور کامل پشت سر این رژیم بایستد؛ اما دیگر آمریکا، آمریکای سابق نیست و افول قدرت آمریکا تأثیر مستقیم بر تشدید زوال رژیم صهیونیستی خواهد گذاشت.