افول امریکا در غرب آسیا؛ علل و پیامدها/(8)/ تاثیر افول هژمونی امریکا بر رژیم دیکتاتوری عربستان سعودی
در قسمت هشتم از مجموعه برنامه افول آمریکا در غرب آسیا، به تاثیرات افول هژمونی امریکا بر رژیم دیکتاتوری عربستان سعودی، می پردازیم.
با افول هژمونی ایالات متحده و کاهش نقش منطقه ای آن در خصوص برخی از کشورهای منطقه غرب آسیا، امنیت سیاسی، نظامی و اقتصادی کشورهایی مانند عربستان سعودی که فاقد پایگاه مردمی هستند، با خطر مواجه خواهد شد. این تهدیدات را میتوان در سه سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی مورد توجه قرار داد. این سه سطح تحلیل به یک نوعی در هم تنیده میباشند. به عنوان نمونه، تهدیدات داخلی در برخی از رژیم های دیکتاتوری این منطقه که شامل اعتراضات مردمی و مخالفت نخبگان داخلی علیه دولت حاکمه میباشد، وقتی از حمایت یا سکوت ایالات متحده برخوردار شود، قویتر ظاهر خواهد شد چرا که تهدیدات و اعتراضات داخلی علیه ساختار حکومتی عربستان سعودی بیش از این با چراغ سبز ایالات متحده، توسط پادشاه سرکوب می شدند.
از جمله مواردی که همواره رژیمهای دیکتاتوری منطقه غرب آسیا، از جمله عربستان سعودی را مورد تهدید قرار میدهد مسئله حقوق بشر، عدم مشروعیت ساختار حکومتی و وابستگی به قدرتهای بزرگ به ویژه ایالات متحده میباشد. با افول قدرت ایالات متحده و خروج تدریجی این کشور از این منطقه، آسیب پذیری کشورهایی مانند عربستان سعودی، امارات متحده عربی، و بحرین از مشکلات داخلی خودشان بیشتر خواهد شد. چون تا کنون با حمایتها و هدایت واشنگتن بوده که این کشورها از زور جهت سرکوب کردن اعتراضات داخلی استفاده کرده اند.
فقر، بیکاری و مسکن یکی از عمده ترین مشکلات مردم عربستان سعودی است. با شنیدن ثروت نفتی عربستان سعودی و درآمدش از حج شکی برای انسان باقی نمیگذارد که همه مردم عربستان سعودی در رفاه و آسایش کامل به سر میبرند اما غافل از اینکه این ثروت به جیب اقلیت آل سعود میرود نه مردم عادی. فقر از مهمترین معضلاتی است که مردم عربستان سعودی با آن دست و پنجه نرم می کنند، بر اساس گزارش کمیته ملی مبارزه با فقر عربستان سعودی حدود 39 درصد مردم این کشور زیر خط فقر زندگی میکنند. با این که عبدالله بن عبدالعزیز در زمان حیاتش دستور داده بود تا نیم میلیون واحد مسکونی برای عربستانیها ساخته شود اما خبری از اجرایی شدن آن نیست و60 درصد مردم که حدود 20 میلیون نفر را شامل میشود در خانههای استیجاری زندگی میکنند. مهمترین مشکل در این زمینه کاهش عرضه در بازار مسکن و افزایش مستمر اجاره بها است.
یکی دیگر از دغدغههای اقتصادی جوانان کشور نفتخیز عربستان سعودی اشتغال است. بر اساس آمار نرخ بیکاری در این کشور نزدیک 13 درصد در میان اتباع کشور است این در حالی است که طبق برآوردهای مرکز آمار عربستان سعودی حدود 10میلیون تبعه خارجی در این کشور شاغل هستند. سعودیسازی نیروی کار، دردسر دیگری است، آن هم در حالی که بازار کار بین بخش خصوصی که تحت سلطه کارگران خارجی میهمان عمدتا از آسیای جنوبی قرار دارد و بخش دولتی که کارکنانش بیش از آنکه به کار و تولید بیندیشند در حال استراحت در سازمانها و ادارات دولتی هستند، دوقطبی شده است.
علاوه بر مشکلات اشتغال، تورم و رکود اقتصادی که حاصل اجرای سیاستهای محافظهکارانه و لیبرالی آمریکایی باعث شده طی یک دهه گذشته تورم در عربستان سعودی روند صعودی طی کند.
یکی دیگر از بحرانهای عربستان سعودی، امنیتی کردن فضای داخلی این کشور است. عربستان سعودی به عنوان سردمدار و پیش قراول جریان ایران ستیزی در حال حاضر به شدت خطر زوال و فروپاشی را حس کرده و تلاش میکند تا با امنیتی کردن فضای داخلی کشور خود بر این خطر غلبه نماید.
افزایش بودجه نظامی عربستان در سالهای اخیر، تدابیر امنیتی ازجمله دستبند امنیتی حجاج در مراسم حج سال 2015 میلادی، اعمال فشار بر شاهزادگان ذینفوذ سعودی در همین سال، تقابل بین محمد بن نایف ولیعهد و محمد بن سلمان جانشین ولیعهد و بسیاری موارد دیگر بهخوبی نشاندهنده امنیتی شدن فضای داخلی عربستان سعودی پس از فرسایشی شدن جنگ یمن است. شکست عربستان سعودی در جنگ یمن علیرغم حمایت همه جانبه امریکا از جنایات ائتلاف سعودی علیه مردم یمن، یکی از نشانه های بارز افول هژمونی امریکا در غرب آسیا و تقویت محور مقاومت می باشد.
شاید مهمترین زنگ خطر برای حکام فعلی سعودی علاوه بر شاهزادگان مدعی قدرت و سلطنت، تروریستهایی تکفیری هستند. تروریستهایی که تمامی هزینههای خود از سلاح گرفته تا خوراک، پوشاک و پشتیبانی را از عربستان سعودی، امارات و بحرین دریافت مینمایند. اتخاذ تدابیر امنیتی شدید در فضای داخلی عربستان نیز به این امید بود که از سرعت ریشه دوانیدن تفکرات داعش در خاک عربستان کاسته شود و زمان مورد نیاز برای مقابله با بحران در اختیار حکام آل سعود قرار گیرد. این در شرایطی است که داعش برگرفته از تفکر وهابیت تکفیری است. ریاض با حمایت از داعش به دنبال سرنگونی حکومت قانونی بشار اسد در سوریه بود اما با شکست داعش، اکنون بازماندگان آن خطری برای پادشاهی سعودی محسوب می شوند.
اختلاف افکنی بین اهل تسنن و تشیع توسط آل سعود حکام سعودی یکی دیگر از مصادیق جهت دهی واشنگتن به سیاست های داخلی عربستان سعودی است. دولتمردان ریاض برای پوشاندن کم کاری خود و جلوگیری از گسترش نارضایتیهای اجتماعی مسلمانان، شیعه و سنی را مقابل یکدیگر قرار دهند. آنها به شدت هر گونه فعالیت توسط شیعیان را سرکوب کرده و حتی موانع بسیاری برای شیعیان ایجاد میکنند. علمای شیعیان را به بهانههای واهی بازداشت و حتی مانند آیت الله شیخ النمر اعدام می کنند. حکومت آل سعود با قرار دادن وهابیت تندرو در مقابل شیعیان چنین وانمود میکند که اهل تسنن با شیعیان مشکل دارند و در واقع همان سیاستی را که در کل جهان اسلام در راستای اختلاف افکنی بین تشیع و تسنن دنبال میکند در کشور خود نیز دنبال کرده و چنین مینماید که کل اهل تسنن عربستان در مقابل شیعیان قرار دارند. این در شرایطی که چنانچه تحولات یک دهه اخیر در سوریه و عراق نیز نشان داد جهان تشیع و تسنن هر دو در مقابل وهابیت تکفیری قرار دارند.
علاوه بر آنچه ذکر شد، اوضاع اسف بار زندان ها و نقض گسترده حقوق زندانیان، شرایط تبعیض آمیز علیه زنان و انتقادات گسترده شورای حقوق بشر شورای امنیت به شرایط متزلزل و شکننده عربستان سعودی دامن می زند. با اینکه سیستم بسیار بسته و عملکرد غیر شفاف نهادها و ارگان ها در عربستان سعودی اجازه جمع آوری آمار و اطلاعات را به نهادهای مختلف ازجمله سازمان ملل، دیده بان حقوق بشر، یونیسف و سایر نهادهای حقوق بشری نمی دهد اما این کشور همواره به نقض گسترده حقوق بشر متهم بوده است. جو استروک Joe Strock مدیر بخش غرب آسیای سازمان دیدبان حقوق بشر در اکتبر سال 2013 در این خصوص می گوید: «از جامعه بین المللی درخواست می کنم، هم زمان با صدور گزارش مربوط به تحقیقات دوره ای صورت گرفته از سوی سازمان دیدبان حقوق بشر، درباره اوضاع حقوق بشر در عربستان سعودی، فشار لازم بر ریاض در رابطه با احترام گذاشتن به موضوع حقوق بشر را وارد آورد».
در نهایت باید متذکر شد، تمامی اقدامات رژیم عربستان سعودی علیه مردم کشور خودش که در این برنامه به آن اشاره کردیم، مانند آتش زیر خاکستر میماند که وقتی حمایت ایالات متحده و دیگر قدرتهای بزرگ را از دست بدهد دامان این رژیم را خواهد گرفت. از این منظر دلایل واهمه کشورهایی نظیر عربستان سعودی و امارات از فرایند افول امریکا در منطقه غرب آسیا مشخص است.