واکاوی علل چرخش سیاست آنکارا در حوزه عبری-عربی (4) پیامد های چرخش سیاست خارجی آنکارا (1)
در قسمت چهارم برنامه، پیامدهای چرخش سیاست خارجی آنکارا را بررسی می کنیم.
همانطور که در برنامه قبل ذکر کردیم ایران در قالب محور مقاومت توانسته است ائتلاف منسجمتر و کاملتری را نسبت به ائتلاف های سایر بازیگران در منطقه تشکیل دهد. این محور به ائتلاف ایران، سوریه، عراق ، حزبالله لبنان و یمن و گروه های مقاومت فلسطین اشاره دارد که در مقابل آن، محور سازش متشکل از رژیم صهیونیستی، مصر، ترکیه، عربستان سعودی، امارات متحده با حمایت آمریکا قرار دارند. رقابتهای ژئوپلیتیک در غرب آسیا به ویژه بعد از نبرد سال 2006 بین حزبالله لبنان و رژیم صهیونیستی عمدتا حول این دو محور در جریان بوده است. محور مقاومت خواستار تغییر وضع موجود منطقه و کاهش نقش آمریکا و متحدان آن در این منطقه است و بدین لحاظ در دو دهه اخیر به عنوان یک نیروی بازدارنده در پی ایجاد توازن در برابر رژیم صهیونیستی و متحدانش ی بوده است. در مقابل، کمکهای عربستان سعودی و ترکیه به گروههای تروریستی در سوریه و عراق در سالهای 2011 تا 2017 ، مقابله با اوجگیری قیام شیعیان بحرین و تهاجم به یمن نیز در چارچوب ایجاد موازنه در برابر مقاومت بوده است.
باید در نظر داشت که رسانههای ترکی و عرب همواره سعی در تهاجمی جلوه دادن رویکرد مقاومت هستند و سعی میکنند القا کنند که مقاومت ابزار ایران برای پیشبرد سیاستهای منطقهای خود است. این رویکرد به طور هدفدار و با ادعاهای دروغ ایران را به عنوان منبع اصلی تهدید در منطقه در نظر میگیرد و دست رقبای ایران را برای توجیه سیاست مقابله با ایران باز میگذارد لذا چرخش ترکیه به رژیم صهیونیستی، امارات متحده، مصر و عربستان سعودی، شرایط موازنه بین این دو محور را دشوارتر میکند. در واقع این محور را میتوان شکل جدید محور سازش در نظر گرفت که در شرایط تصمیم آمریکا برای خروج از منطقه موجد اهمیت است. در این شرایط، مساله اصلی منطقه غرب آسیا در وجه رقابتی آن را باید جنگ بر سر به دست گرفتن رهبری و قدرت اول منطقه ارزیابی کرد.
هر کدام از بازیگرانی که ذکر کردیم، به امکانات داخلی و خارجی خود در این رقابت اتکا دارند. عربستان سعودی در شرایطی است که جنگ یمن وارد هشتمین سال خود شده و به ویژه با پیروزی دموکراتها در آمریکا شانس کمتری دارد. رژیم صهیونیستی با پیشنهاد طرح صلح ابراهیم، نه تنها در حال ایجاد روابط با اعراب است بلکه تلاش میکند جبهه عربی- صهیونیستی را علیه ایران به کار بگیرد. اختلافات و تنشهای داخلی به همراه ضعف بنیه اقتصادی تلآویو، چالش های محور سازشکار را نیز افزایش داده است.
در حقیقت یکی از مهمترین پیامدهای چرخش ترکیه به سوی رژیم صهیونیستی، مصر، عربستان سعودی و امارات، احیای روابط با رژیم صهیونیستی است. رشد روابط دو طرف از اوایل دهه 1990 یکی از عمدهترین تحولات غرب آسیا است. این روابط علاوه بر این که موقعیت این رژیم را در منطقه را تقویت کرد، موجبات تحول در توازن قوای منطقهای را فراهم کرد هرچند روابط دو طرف با به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه تحت تاثیر حمله نظامیان صهیونیست به کاروان حامل کمکهای مردمی به غزه در سال 2010 ، عدم اجازه تلآویو به داوداوغلو وزیر امورخارجه وقت ترکیه برای سفر به غزه و دیدار با مقامات حماس دچار تنش شد.
مواضع دوگانه ترکیه اما در ماههای پایانی سال 2020، که بر اساس منافع اقتصادی شکل گرفته بود باعث شد که اردوغان درخواست عادیسازی و روابط بهتر با دولت نتانیاهو را داشته باشد و اعلام کند که آنکارا خواستار برقراری روابط و اعزام سفیر به سرزمینهای اشغالی است. نقطه اوج این احیای روابط، سفر اسحاق هرتزوگ رئیس رژیم صهیونیستی به ترکیه در مارس 2022 بود. اردوغان در نشست خبری با هرتزوگ، این سفر را نقطه عطف تازه در روابط دو طرف با هدف احیای گفتگوهای سیاسی بر اساس منافع مشترک و رعایت حساسیتهای متقابل نامید و آمادگی ترکیه را برای همکاری در زمینه انرژی با این رژیم اعلام کرد. هرتزوگ نیز اظهار داشت که هدف این رژیم پایهریزی برای توسعه روابط دوستانه با ترکیه است و دو طرف میتوانند با همکاری بیشتر تاثیر بیشتری بر منطقه بگذارند.
به نظر میرسد که ترکیه از احیای روابط با رژیم صهیونیستی اهداف خاصی را دنبال میکند.
ترکیه تلاش میکند با استفاده از این روابط، نقش فعالی در روابط رژیم صهیونیستی و فلسطین ایفا کند. سوی دیگر این احیای روابط، همکاری نظامی و امنیتی بیشتر بین دو کشور و به ویژه ممانعت از درگیری ارتش ترکیه در شرق مدیترانه است. هر چند در سال 2020، اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی در گزارش سالانه امنیت ملی خود، ترکیه را به عنوان یک «چالش» برای منافع تلآویو طبقهبندی کرد، اما انتظار میرود با احیای روابط بین دو طرف همکاریهای امنیتی مجددا از سر گرفته شود.
Gokhan Cinkaraاستادیار دانشگاه نجمالدین اربکان در خصوص تغییر رویکرد آنکارا معتقد است: « پویایی اصلی در پس تمایل ترکیه برای احیای روابط، اصرار این کشور بر غلبه بر مشکلات داخلی اقتصادی است. برخی عوامل خارجی نیز وجود دارد که فراتر از بعد نهادی، روابط دیپلماتیک دوجانبه ترکیه و (رژیم) اسرائیل را گسترش داده است. مهمترین آنها، نقش منطقهای ایران و تغییر نظم منطقهای در غرب آسیا و مدیترانه بعد از بهار عربی است.
پیامد دیگر چرخش آنکارا به سمت رژیم صهیونیستی، مصر، عربستان سعودی و امارات، زمینهسازی برای موفقیت واشنگتن در تمرکز شرق آسیا است. آمریکا در اواخر سال ۲۰۱۱ با اتخاذ استراتژی چرخش به آسیا اعلام کرد که قصد دارد منطقه آسیا-پاسیفیک را به اولویت سیاست خارجی خود تبدیل کند. هدف این سیاست، مهار خیزش چین است. تقویت این رویکرد میتواند خطر رویارویی چین و آمریکا را تشدید کند. افول فزاینده قدرت نسبی آمریکا با رشد فزاینده قدرت نسبی چین، این موضوع را در تحلیل تحولات سیاست آمریکایی معنیدار کرده است. طبق آن چه که پایگاه رصد جهانی از ارزیابی 50 هزار منبع رسانهای در سراسر جهان ارائه کرد، خیزش چین مهمترین موضوع خبری است که در قرن بیست و یکم مورد مطالعه و جستجو قرار گرفته است. در تمام اسناد دفاعی آمریکا همچون «سند استراتژی دفاع ملی» و گزارشهای دفاع راهبردی وزارت دفاع، به تلاش چین برای جایگزینی آمریکا در منطقه هند–پاسیفیک و بازتنظیم نظم منطقهای به نفع خود اشاره شده است.
در این راستا آمریکا سعی دارد ضمن دورماندن از مناقشههای غرب آسیا، منافع حیاتی خود را تامین کرده و تنها زمانی از نیروهای نظامی خود استفاده کند که ضرورتی حیاتی وجود دارد. به طور خلاصه، آمریکا با واگذاری مسئولیت به دیگران، آنها را درگیر منازعات کرده و خود از دور آنها را کنترل میکند. مزیت دیگر این موضوع این است که با محدود کردن مناطقی که آمریکا در آنها حضور نظامی دارد، کشورهای دیگر را وادار میکند با اتخاذ سیاست خارجی فعالانهتر، هزینه حلوفصل مناقشات منطقهای را خود بپردازند.
در روند ذکر شده، همکاری ترکیه با رژیم صهیونیستی، مصر، عربستان سعودی و امارات که همگی در مدار منافع آمریکا هستند میتواند به این راهبرد آمریکا جامه عمل بپوشاند. تغییر عمده در سیاست خارجی ترکیه و تمرکز بر دیپلماسی بهبود روابط با کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی نشان میدهد که آنکارا مایل به نقش آفرینی در این سیاست آمریکا است موضوعی که چنانچه نتایج دور اول انتخابات ریاست جمهوری ترکیه در 14 می نشان داد مورد تائید مردم ترکیه نیست.