در قسمت هفتم از مجموعه مقالات تروریسم دولتی رژیم صهیونیستی؛ حمایت‌های گسترده آمریکا از تروریسم دولتی رژیم اسرائیل بررسی می گردد.

از زمان تشکیل رژیم اسرائیل، حمایت های دیپلماتیک آمریکا از تل اویو همچنان ادامه دارد. مقامات آمریکایی، حتی در مواردی بارها از منافع مردم خودشان، به نفع رژیم غاصب اسرائیل عقب نشینی کرده اند. شاید به دلیل چنین حمایت هایی، زمینه رسیدگی به جنایت و اقدامات تروریستی اسرائیل رسما مهیا نشده است. این رژیم جعلی بدون هیچ گونه ابایی دولت های مستقل جهان را به حمله نظامی تهدید می کند و هیچ نهاد بین المللی در برابر این تهدیدات واکنشی جدی نشان نمی دهد.

افزون براین دولت آمریکا هر سال، از محل مالیات های خود، کمک های بلاعوض نظامی و غیرنظامی هنگفتی به رژیم صهیونیستی می کند. رژیم اشغالگر اسرائیل همچنین هر سال بیش از سه میلیارد دلار کمک مستقیم دریافت می کند که این نیز معادل یک پنجم کل بودجه کمک های خارجی آمریکا است. آری رژیم اسرائیل، تنها دریافت کننده کمک از آمریکاست که نباید در قبال این پرسش که کمک ها را چگونه صرف کرده است، پاسخی ارائه کند!

علاوه بر کمک های مالی و نظامی، از نظر دیپلماتیک نیز آمریکا به صورت همه جانبه از رژیم صهیونیستی جانبداری کرده است. آمریکا از سال 1982 میلادی، 32 قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد را که در انتقاد به عملکرد رژیم اسرائیل بوده، وتو کرده است. این تعداد از حق وتو استفاده شده در خصوص رژیم صهیونیستی نسبت به وتوهای صورت گرفته از سوی بقیه اعضاء دائم شورای امنیت بیشتر است. آمریکا، همچنین مانع از به ثمر رسیدن تلاش کشورهای عربی برای این که فعالیت های رژیم اسرائیل در زمینه گسترش سلاح های هسته ای در دستور کار آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار گیرد، شده است. یکی از مقامات پیشین آمریکایی که در مذاکرات کمپ دیوید در سال 2000 حضور داشته، اظهار می دارد آمریکایی ها در بیشتر موارد نقش وکیل رژیم صهیونیستی را بازی کرده اند. واشنگتن به تل اویو آزادی عمل بیشتری داده تا به نحو دلخواه با مردم مناطق کرانه باختری و نوار غزه رفتار کند، حتی اگر عملش در تقابل با سیاست اعلام شده ایالات متحده باشد.

ایالات متحده، با سه توجیه از تروریسم دولتی رژیم صهیونیستی حمایت می کند. اولین بهانه آمریکا برای حمایت همه جانبه از رژیم اسرائیل، توصیف آن به عنوان حمایت از دولتی به اصطلاح کوچک، ضعیف و در محاصره است. برخلاف اعتقاد عمومی، صهیونیست ها دارای نیروی نظامی بزرگ تر، تجهیزات پیشرفته تر و مدیریت بهتری نسبت به اعراب در طول جنگ سال های 1949-1947 بودند. به همین دلیل، نیروی نظامی رژیم اسرائیل به آسانی در سال 1956 بر مصر و در سال 1969 بر مصر و سوریه و اردن پیروز شد. 

توجیه دوم آمریکایی ها برای حمایت از رژیم اسرائیل، توصیف آن به عنوان حامی لیبرال دموکراسی است. این درحالی است که رفتار رژیم صهیونیستی با فلسطینی ها خلاف این مدعا را ثابت می کند. رژیم اسرائیل، به عنوان یک رژیم کاملا صهیونیستی شناخته می شود و بهره مندی از حقوق شهروندی در آن، بر اساس یک سری ازارتباطات خونی بنیان گذارده شده است. با توجه به این برداشت خاص در زمینه حقوق شهروندی، در سرزمین های اشغالی قبل از سال 1949 میلادی، 1 میلیون و سی صد هزار نفر عرب زندگی می کنند، اما  رژیم اسرائیل، با آنها مثل شهروند درجه دوم رفتار می کند. در همین زمینه، در 31 جولای سال 2003 پارلمان رژیم صهیونیستی (کنست) در خصوص اعراب فلسطینی که با یهودی ها ازدواج می کنند رأیی صادر کرد که براساس آن، به این افراد تابعیت رژیم صهیونیستی اعطاء نمی شود و همسران فلسطینی اجازه اقامت در سرزمین های اشغالی را ندارند. 

سومین توجیه آمریکا برای حمایت از اقدامات غیرانسانی صهیونیست ها، غرامت جنایات گذشته است. البته در این زمینه بیشتر به یهود ستیزی نازی ها در طول جنگ جهانی دوم استناد می شود. حوادثی که بعدها با بزرگ نمایی شدید عنوان هولوکاست را به خود گرفت و البته دستاویز خوبی برای صهیونیست ها بوده تا از فردای جنگ جهانی دوم بهره برداری زیادی از آن به عمل آورند. ادعای غیرمستند آنها این است که چون یهودیان در طول تاریخ، رنج های زیادی را متحمل شده اند و تنها راه حفظ امنیت آنها، زندگی شان در یک سرزمین یهودی است، بنابراین رژیم اسرائیل این حق را دارد که مورد حمایت گسترده آمریکا قرار گیرد.

 حمایت های آمریکا از رژیم صهیونیستی، یکی از اصول غیرقابل تغییر سیاست خارجی آمریکا است. همه بازیگران سیاست خارجی آمریکا، اعم از حزب دموکرات یا جمهوری خواه، حمایت از رژیم اسرائیل را در دستور کار خویش قرار داده اند. آمریکا، در همه زمینه ها به ویژه در زمینه سیاسی، امنیتی، دیپلماسی و نظامی همواره از رژیم صهیونیستی حمایت کرده است. به کلامی گویاتر آمریکا، بیش از 70 سال مانع تصویب قطعنامه های متعدد پیشنهادی علیه تجاوزات این رژیم علیه فلسطینیان و اعراب شده است.

 دکتر محمد پارس زاده استاد دانشگاه کازرون در ایران می گوید: «از مصادیق تروریسم دولتی در دهه­ های اخیر، شکنجه، کشتار و ارعاب ملت فلسطین از طرف دولت رژیم اسرائیل و حمایت جهان استکباری از این رژیم منحوس و وارونه جلوه دادن واقعیت از سوی برخی دولت­هاست. در واقع ماهیت نژادپرستی رژیم صهیونیستی اقتضا می­ کند همه ملل و دولت­ ها تحت نفوذ او باشند. بنابراین ایدئولوژی برتری نژادی مجوز هرگونه عملیات تروریستی، شکنجه، تجاوز، خشونت و تخریب، حمله و کشتار جمعی را می ­دهد.» دکتر پارس زاده ادامه می دهد:«منآخیم بگین یکی از سران معنوی یهود، یک دستور کلی صادر کرده است تحت این مضمون که « برادر من باش و الا می­ کشمت». ایدئولوژی نژادپرستانه صهیونیست اقتضاء می ­کند که اقوام بیرون از قوم یهود باید تابع باشند وگرنه دشمن محسوب می ­شوند.»

درمجموع می توان گفت، از زمان تشکیل رژیم اسرائیل، آمریکا برای توجیه اقدامات این رژیم جعلی تلاش زیادی کرده است. برقراری روابط دیپلماتیک واتیکان با رژیم صهیونیستی در دسامبر 1993 نتیجه یکی از همین اقدامات و تلاش ها بود. همچنین وجود پیوندهای خاص بین مقامات سیاسی دو طرف ملموس است. هیأت های دیپلماتیک، فرستادگان و سفیران رژیم اسرائیل به طور ویژه افزون بر رئیس جمهور و دیگر مقامات ارشد دولتی آمریکا دسترسی دارند.

دولت آمریکا حامی تروریسم بین المللی و رژیم اسرائیل مصداق تروریسم دولتی است. تروریسم دولتی، اهدافی را دنبال می ­کند که جنگ متعارف با هزینه گزاف داخلی و بین ­المللی درپی آن است و قربانیان اصلی تروریسم، غیرنظامیان و شهروندان هستند. اشغال سرزمینی، بمب­ گذاری ها، قتل عام هزاران نفر از افراد عادی و بی­ گناه با سلاح­ های غیرمتعارف، بکارگیری انواع رفتارهای خشونت­ آمیز و آدم ­ربایی از اعمال تروریسم دولتی هستند که یک جنگ همه جانبه با یک ماهیت جدید به حساب می ­آید.

اسفند ۱۴, ۱۴۰۱ ۱۰:۵۳ Asia/Tehran